- نام کتاب: تئوریهای روابط بینالملل
- به اهتمام: دکتر ضیاءالدین صبوری
- با همکاری مترجمین: علی اسمعیلی، امیررضا احمدی خوی، غلامرضا اسدالهی، سجاد بهرامی مقدم، مهدی زیبایی، علی اصغر ستوده، تاجالدین صالحیان، ضیاءالدین صبوری، مصطفی کرمی، احمدعلی مقیمی و روحالله منعم
- ناشر: راهبرد اندیشه
- شمارگان: 500 نسخه
- نوبت چاپ: نخست، 1400
- شابک: 2-1-97467-600-978
تئوریهای روابط بینالملل
۴۴۵,۰۰۰ تومان
بینالملل از دومنظر نظری و واقعی به رویدادهای بینالمللی پرداخته و تجزیه و تحلیل میکند. آثار واقعگرایانهی کلاسیک نیز با همین رویکرد در برگیرندهی عصارهی سیاست بینالملل از رهگذر رویدادهای گوناگون بوده است.
این رشته اگرچه با تأخیر پا به عرصهی وجود گذاشته، اما طرفداران رهیافت علمی تلاش کردهاند تا تئوری نوینی در بارهی سیاست بینالملل ارائه دهند. بهطوریکه برخی درصدد توضیح بهتر و سطوح برتر دقت پیشگویانه و برخی دیگر درصدد بیان این اعتقاد برآمدهاند که دانش، کلید فهم این پرسش را که چگونه میتوان سیاست جهانی را به وضعیت بهتر رهنمون شد، در دست دارد.
“پسا اثباتگرایی” در روابط بینالملل، امکان یک روابط بینالملل علمی را رد میکند. در دههی 1990، پرسش در بارهی وجود دنیای متفاوت میان علوم «فیزیکی» و «اجتماعی» یک موضوع حیاتی بود. همواره پرسشهای دشواری در بارهی اینکه تئوری چیست و اهداف آن کدام است، وجود داشته است. نویسندگان فصلهای مختلف کتاب معتقدند که هماکنون پرسشها بیش از هر زمان دیگر در طول تاریخ رشتهی روابط بینالملل، در مرکزیت این رشته قرار دارد. لذا در تلاش هستند به این پرسش پاسخ فراهم کنند که چه چیزهایی در بارهی یک «تئوری سیاست بینالملل» می¬توان گفت؟
یکی از اهداف کتاب آن است که تنوع مفاهیم نظریه در روابط بینالملل را تحلیل کند. رهیافتهای اثباتگرا یا علمی و رهیافتهای پسااثباتگرا در مرکز بررسیها و تحلیلهای نویسندگان مقالات این کتاب قرار دارند. نظریهپردازان برساختگرا همچون استیو اسمیت استدلال کردهند که یک تقسیمبندی بنیادین در درون این رشته بین نظریههایی که در صدد ارائهی تببینی از اهمیت و اعتبار روابط بینالملل هستند و چشماندازهایی که نظریه را بهعنوان تکوینی از آن واقعیت در نظر میگیرد، وجود دارد. هدلی بال معتقد است که دو نظریهی تبیینی و تکوینی برای مطالعهی روابط بینالملل ضروری هستند. اسمیت آنچه را که بهعنوان مفروضی نادرست، «نظریه» را در برابر «واقعیت» قرار میدهد، به پرسش میکشد و برعکس معتقد است «نظریه» میتواند در برابر یک «واقعیت» که اکنون در «جهان خارج» وجود دارد، آزمون شود. موضوعی که اینجا مطرح است این که آیا آنچه در «جهان خارج» وجود دارد، همواره وابسته به نظریه و تا حدی مشروط به زبان و فرهنگ مشاهدهگر و باورهای عمومی در بارهی جامعهای است که منحصر به زمان و مکان خاص است.
کتاب حاضر بر این باور است که بسیاری از شارحان و مفسران رهیافت علمی، این مشکل را شناسایی کرده¬اند اما آنها باور دارند که دانش این امکان را در اختیار تحلیلگران قرار میدهد که از جهان اجتماعی و سیاسی که آنها در حال بررسی آن هستند، فراتر روند. درهمین حال، مناظرهها در بارهی امکان یک دانش روابط بینالملل و مناقشهها در بارهی وجود یک شیفتگی و توجه بیش از اندازه نسبت به نظریه در سالهای اخیر، بیانگر آن است که اندیشمندان و پژوهشگران در بارهی ماهیت و هدف نظریه و یا جایگاه مناسب آن در یک عرصهی وسیعتر اجماع نظر و توافقی ندارند. از همین رو، نویسندگان کتاب پذیرفتهاند که روابط بینالملل یک رشتهی نظری مجادلهبرانگیز و آنگونه که هالستی می-گوید، «رشتهای تقسیم شده و دارای انشعاب» است.
به هرحال، مباحث کتاب حول محور این پرسشهای اساسی سازماندهی شده است که:
«هدف مطالعهی این رشته چه باید باشد؟ روابط بین دولتها؟ پیوندهای اقتصادی فراملی رو به رشد؟ وابستگی متقابل بینالمللی فزاینده؟ نظام جهانی سلطه و وابستگی؟ جهانیشدن؟ علاوه بر این، پدیدههای سیاست بینالملل چگونه باید مطالعه شوند؟ با استفاده از دادههای تجربی برای شناخت قوانین و الگوهای روابط بینالملل؟ با استفاده از شواهد تاریخی برای فهم اینکه چه چیزی منحصر به فرد است یا بهمنظور شناسایی برخی سنتهای اندیشه و تفکری که برای قرنها پایدار ماندهاند؟ با استفاده از رهیافتهای مارکسیستی برای (مفاهیمی چون) تولید، طبقه و نابرابریهای مادی؟ یا مطالعهی رفتار بازاری شرکتها برای درک نیروهای نظاممندی که باعث میشوند تا همهی دولتها تا حد زیادی به روش همسانی رفتارکنند؟ یا طرح این ادعا که در مطالعهی روابط بینالملل فهم این امر مهم است که «آیا تنها این ایدهها هستند که در هر حالی مطرحاند؟»
پرسش بعدی مورد توجه نویسندگان کتاب این است که:
«آیا برای پژوهشگران امکانپذیر است که گونههای بیطرفانهای از تحلیل را فراهم آورند؟ یا اینکه آیا همهی رهیافتها در چارچوب فرهنگ و ضرورتاً متعصبانه هستند؟ آیا همانطور که مدافعان رویکرد علمی استدلال کردند، برخورداری از دانش و معرفت علمی نسبت به حقایق و نه ارزشها امکانپذیر است؟ یا همانگونه که برخی پژوهشگران حوزهی اخلاق جهانی استدلال کردهاند، برخورداری از شناخت اهدافی که دولتها و دیگر کنشگران سیاسی باید با هدف تحقق آنها، ازجمله اشاعهی عدالت جهانی یا پایان دادن به فقر جهانی دنبال کنند، امکانپذیر است؟»
این کتاب با پرداختن به مناظرههای معرفتشناختی مطرح در این رشته، موضوعاتی ازجمله «اساس و بنیاد رشتهی روابط بینالملل، نظریهها و گرایشها، نظریهی تبیینی و تکوینی، وجه تمایز نظریههای روابط بینالملل و نهایتاً معیارها و ملاکهای ارزیابی نظریهها را از منظر نظریههای مختلف «رئالیسم، لیبرالیسم، مکتب انگلیسی، مارکسیسم، نظریهی انتقادی، پساتجددگرایی، سازهانگاری، فمینیسم و سیاستهای سبز» واکاوی و تحلیل کرده است.
سردبیر –