آسیای جنوب شرقیآمریکای شمالی و جنوبیاقتصاد کلانخاورمیانه و شمال آفریقادیپلماسی تجاریگفتگو

«جنوب جهانی» جایگزینی برای نظام بین‌الملل کنونی ندارد

«شیرین هانتر» استاد روابط بین‌الملل و عضو شورای روابط خارجی آمریکا معتقد است جنوب جهانی جایگزین مناسبی برای نظام بین‌المللی کنونی ندارد.

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی دیپلماسی اقتصادی به نقل از بازار، آنیل سوکلال نماینده آفریقای جنوبی در گروه اقتصادهای نوظهور جهان موسوم به بریکس، گفت: ایران، عربستان، امارات، مصر و اتیوپی از امروز اول ژانویه ۲۰۲۴ میلادی (۱۱ دی) به این بلوک خواهند پیوست.

سوکلال با اشاره به شرکت نمایندگان بلندپایه ایران، عربستان، امارات، مصر و اتیوپی، در نشست اخیر بریکس که اوایل ماه دسامبر در دوربان آفریقای جنوبی برگزار شد، تاکید کرد: با پیوستن این کشورها، اعضای بریکس ۲ برابر خواهد شد. قرار است نمایندگان اعضای جدید بریکس در نشست بعدی این بلوک اقتصادی که ۳۰ ژانویه (۱۰ بهمن) در مسکو برگزار خواهد شد نیز شرکت داشته باشند.

در سالهای اخیر ایران رویکرد نگاه به شرق خود را با پیوستن شانگهای و بریکس نشان داده است. البته سازمان همکاری شانگهای عمدتاً بر مسائل سیاسی و امنیتی متمرکز است، در حالی که بریکس بلوکی از اقتصادهای بازار در حال ظهور است که حدود ۳۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل ‌دهد. پیوستن ایران به بریکس بلافاصله پس از عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای، قطعاً نشان‌ داد که تلاش‌های آمریکا برای منزوی کردن ایران به میزان قابل توجهی محدود است.

در حال حاضر، بریکس ۳۰ درصد از اقتصاد جهانی را کنترل می‌کند و اگر اتکای کشورهای عضو این بلوک اقتصادی به دلار آمریکا به طور کامل پایان یابد، ممکن است این میزان افزایش یابد.

«توماس هیل» یکی از مقامات سابق وزارت امور خارجه آمریکا معتقد است آمریکا باید نگران پیوستن اعضای جدید به بریکس باشد، زیرا آن‌ها ممکن است روند دلار زدایی را تقویت کنند. هیل در مطلبی که برای اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک نوشت، ضمن اشاره به پذیرش عضویت مصر از سوی بریکس هشدار داد: کشورهای شمال آفریقا ممکن است به برخی از تهاجمی‌ترین مدافعان دلار زدایی تبدیل شوند. واضح است که متحدان سنتی آمریکا، مانند مصر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، در حال بررسی راه‌هایی برای دلار زدایی هستند و پکن به پیشبرد این روند کمک می‌کند.

باید گفت کاهش وابستگی به دلار آمریکا در تعاملات تجاری و اقتصادی یکی از سیاست های پویا در قبال خنثی سازی تحریم های غرب یا به مفهوم کامل تر، اختلال در هژمون سازی دلار آمریکا در اقتصاد بین الملل است. با شروع استفاده ابزاری آمریکا از دلار خود در جهت کسب منافع سیاسی در جهان، کشورها راهکار دلار زدایی را در اولویت برنامه های جاری خود قرار داده اند. به ویژه کشورهایی که در دهه های اخیر وارد فاز تنش سیاسی، اقتصادی، مالی با بلوک غرب به رهبری ایالات متحده آمریکا شده اند به دنبال بسترسازی اجرای پروژه دلار زدایی در ارتباطات با یکدیگر بوده اند.

در خصوص این موضوع خبرنگار بازار گفتگویی با پروفسور شیرین هانتر عضو شورای روابط خارجی آمریکا انجام داده است که در ادامه می آید.

هانتر متخصص مسائل سیاسی ایران، خاورمیانه و اسلام سیاسی است. تا پیش از انقلاب ۵۷ ایران، هانتر عضو وزارت امور خارجه ایران بوده‌است و پس از آن به ایالات متحده مهاجرت نمود. وی به زبان‌های فارسی، انگلیسی، فرانسه و ترکی مسلط است. وی همچنین عضو شورای روابط خارجی امریکاست. کتاب «روابط ایرانی-عربی، فرایندهای تنش و سازگاری» از جمله کتابهای متأخر هانتر است. این کتاب تلاشی برای فهم و درک بهتر تاثیرات رقابت‌های فرهنگی، مدرنیزاسیون (نوگرایی)، اختلافات قومی و مذهبی، دولت‌سازی، نقش قدرت‌های بزرگ و سیستم سیاسی بین‌المللی بر روابط ایرانیان و اعراب طی هفت دهۀ گذشته است.

*از اول ژانویه ۲۰۲۴، ایران رسما به عضویت دائم بریکس درآمده است. اهمیت این عضویت برای گروه بریکس چیست؟

عضویت ایران در بریکس برای اعضای آن بسیار حائز اهمیت است. اقتصاد ایران هنوز کوچک است و تولید ناخالص داخلی آن در سال ۲۰۲۳ کمتر از ۴۰۰ میلیارد دلار بوده است. بنابراین از نظر اقتصادی، عضویت ایران چندان مهم نیست. از نظر سیاسی، ایران نقش محدودی را در سطح بین‌المللی، فراتر از بخش‌هایی از خاورمیانه ایفا می‌کند. با این حال، ایران همچنان دارای پتانسیل اقتصادی و سیاسی قابل توجهی است که در صورت توسعه مناسب، می تواند بر نفوذ بریکس بیفزاید.

*اهمیت این عضویت برای ایران چیست؟

عضویت در بریکس نشان می دهد که ایران منزوی نیست. از نظر اقتصادی، عضویت در بریکس منجر به افزایش سرمایه گذاری در ایران نخواهد شد. هیچ یک از تصمیمات سرمایه گذاری اعضای بریکس مبتنی بر عضویت دولتها در این سازمان نیست.

*بریکس و سازمان همکاری شانگهای (SCO) از جمله سازمان‌هایی هستند که برخی کارشناسان معتقدند «جنوب جهانی» را مدیریت خواهند کرد. ارزیابی شما چیست؟

پیش بینی دقیق اینکه چه کسی جنوب جهانی را مدیریت خواهد کرد دشوار است. به طور کلی، کلمه مدیریت تعریف درستی از نوع روابطی نیست که می تواند پدیدار شود. کلمه «مدیریت» دلالت بر نوعی استعمار نو توسط چین و احتمالاً هند دارد. تحت چنین شرایطی، سایر اعضای جنوب جهانی به جای دیگری نگاه خواهند کرد. به طور کلی هیچ گروه بندی نمی تواند دیگران را از نظام سیاسی و اقتصادی بین المللی حذف کند، مگر اینکه دنیا به گروه بندی های منطقه ای تقسیم شود که من پیش بینی نمی کنم.

چه خوب چه بد، آنچه شما از آن به عنوان غرب یاد می کنید در آینده قابل پیش بینی بیشترین اهرم های اقتصادی را خواهد داشت. غرب فقط ایالات متحده و اروپا نیست، بلکه ژاپن، کره جنوبی و بسیاری از کشورهای اقیانوس آرام نیز هستند. علاوه بر این، آینده اقتصادی و سیاسی چین روشن نیست و می تواند با چالش های مهمی روبرو شود.

*با توجه به برنامه‌هایی مانند دلارزدایی در بریکس و سازمان همکاری شانگهای، به نظر شما این سازمان ها می توانند نظم اقتصادی غرب را در نظام بین‌الملل به چالش بکشند؟

مشکل اصلی این کشورها این است که جایگزین مناسبی برای نظام بین المللی کنونی ندارند. همچنین، علیرغم اینکه دولت های غربی همیشه ارزش های خود را رعایت نکرده اند، هنوز ارزش های دموکراسی و احترام به حقوق بشر جذاب تر از نظام های چین و به طور فزاینده ای هند است. به نظر من به جای تلاش برای جایگزینی نظام فعلی که کار ساده ای نیست، باید برای اصلاح آن تلاش کرد. در دهه ۱۹۷۰، صحبت های زیادی در مورد اصلاح نظام اقتصادی بین المللی و کاهش جنبه هایی که علیه کشورهای در حال توسعه تبعیض قائل می شد، وجود داشت. چنین تلاش هایی می تواند از سر گرفته شود. واقعیت غم انگیز این است که چین مانند دیگر قدرت های استعماری عمل کرده است، و هند نیز در صورت امکان عمل می کند.

*هند سیاست متعادلی را علیه شرق و غرب انجام می دهد و عضویت آن در بریکس و شانگهای نشان می دهد که دهلی تمام منافع خود را در غرب دنبال نمی کند. به نظر شما این موضوع در آینده چالشی برای چنین کشورهایی نخواهد بود و امکان پیروی از «استراتژی پوشش ریسک» برای آنها وجود خواهد داشت؟

از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، هند سیاست به حداکثر رساندن منافع استراتژیک و اقتصادی خود را دنبال کرده است. در نتیجه، در مقاطعی، هند به گونه‌ای رفتار کرده است که به نفع روسیه و در موارد دیگر آمریکا بوده است. در واقع، ضعف عمده بریکس این است که اعضای آن از نظر جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی بسیار متنوع هستند و فلسفه های متفاوتی دارند. به عنوان مثال، عربستان سعودی و امارات متحده عربی تا حد زیادی بخشی از سیستم اقتصادی بین المللی تحت سلطه غرب هستند.

به طور کلی، موضوع انتخاب شرق یا غرب برای اکثر کشورها مهم نیست، به ویژه اینکه نقش ایدئولوژی در سیاست بین الملل کاهش یافته است. رقابت قدرت های بزرگ امروز مانند قرن نوزدهم در مورد برتری سیاسی و اقتصادی است. برای ایران این بدان معناست که تا زمانی که روابط خصمانه اش با غرب بهبود نیابد، عضویت در سازمان هایی مانند سازمان همکاری شانگهای یا بریکس کمک چندانی به حل مشکلات اقتصادی و سیاسی این کشور نخواهد کرد. تجربه ایران با چین، هند و روسیه در دهه اخیر این واقعیت را ثابت می کند. هیچ یک از این کشورها به ایران کمک نکرده و در آن سرمایه گذاری نکرده اند. چین بیش از ایران روی افغانستان تحت حاکمیت طالبان سرمایه گذاری کرده است.

 

لینک کوتاه مطلب : https://ssed.ir/?p=5805

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Unknown