- نام کتاب: برجام و قدرت منطقهای ایران (پسنگری مناقشات منطقهای در فضای کاربست مدل مذاکرات برجام)
- تألیف: دکتر ضیاءالدین صبوری
- ناشر: راهبرد اندیشه
- شمارگان: 500 نسخه
- نوبت چاپ: نخست، 1400
- شابک: 5-0-97467-600-9
برجام و قدرت منطقهای ایران
۹۰,۰۰۰ تومان
مناقشهی هستهای ایران با غرب طی یک دهه به پرچالشترین مسألهی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد و با تحریمهای اعمالی ایالات متحده آمریکا، اتحادیهی اروپا و تحریمهای بینالمللی از طریق شورای امنیت سازمان ملل، روند فرسایش توان اقتصادی در داخل و قدرت منطقهای ایران هدفگذاری شد. در برابر این مناقشات، طیف گستردهای از دیدگاهها وجود داشت که از برخورد و تقابل شدید به مفهوم مقاومت در برابر زیادهخواهیهای غرب تا مذاکره و تعامل به مفهوم یافتن راهحل غیرتعارضآمیز در گفتگو با غرب امتداد داشت. دیدگاه نخست طی هشت سال ممتد و طاقتفرسا تحت لوای شعار «انرژی هستهای حق مسلم ماست»، شدت، دامنه و گسترهی تعارضها و تقابل با غرب را بهحدی گستراند که تقریباً راه حل سیاسی از طریق مذاکره و تعامل با هدف حل تعارضات و برونرفت از چالش با غرب و نهایتاً رفع تحریمها را غیرممکن ساخته و اثرات مخرب و زیانبار تحریمها تقریباً تمامی بخشها را قفل و با بنبست روبرو ساخته بود.
با روی کار آمدن دولت یازدهم با رویکرد اعتدالی حسن روحانی پس از انتخاب به ریاست جمهوری و در پی آن، انتقال مسئولیت پیگیری پروندهی هستهای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه و احالهی این مسئولیت به دستگاه دیپلماسی که رویکردی اعتدالگرا در سیاست خارجی برای خود برگزیده بود، امیدها برای برونرفت از چالش هستهای جوانه زد و نهایتاً با سلسله مذاکرات بسیار سخت و طاقتفرسای تیم مذاکرات هستهای، گفتگوها با جهات غربی، به نتایج امیدوارکنندهای منتج و در نهایت جمهوری اسلامی ایران با طرفیت قدرتهای بزرگ جهانی که در نظام بینالملل تعیینکننده بودند، توانست توافق جامع و نهایی هستهای وین تحت عنوان «برنامهی جامع اقدام مشترک یا برجام (JCPOA)[1]» را در راستای توافق جامع بر سر برنامهی هستهای ایران سامان بخشد.
این توافقنامه به دنبال تفاهم هستهای لوزان، در سهشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ (۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵) در وین اتریش بین ایران، اتحادیهی اروپا و گروه ۱+۵ (شامل چین، فرانسه، روسیه، انگلستان، ایالات متحده آمریکا و آلمان) منعقد شد.
برخی صاحبنظران و کارشناسان روابط بینالملل معتقدند همزمانی موضوع مذاکرات ایران و غرب با تحولات منطقهای از جمله ظهور داعش و سایر بحرانهای منطقهای، زمینه و فرصت مناسبی را برای سیاست خارجی ایران به وجود آورد تا با لحاظ منافع مشترک میان ایران و غرب در برخورد با معضل افراطگرایی و خطر داعش در منطقه، باعث تعریف همکاریهای جدید و مأموریتهای مشترک در منطقه شده و تحکیم روابط با غرب را درپی داشته باشد. به عبارتی، در بطن این اتفاق پتانسیل شکلگیری منافع مشترک میان ایران و جامعهی جهانی بر سر مقابله با خطرات افراطگرایی از جمله خطر داعش میتوانست بهعنوان بستری تسهیلکننده در اختیار سیاست خارجی ایران قرار گیرد تا نقش منطقهای خود را محقق ساخته و این نقش از سوی غرب مورد پذیرش قرار گیرد.
در همین حال، برخی از جهات داخلی که با ارزیابی منفی از ماهیت برجام و تأثیرهای آن، نگاه بدبینانهای به پیامدهای این توافقنامه در بعد مسائل منطقهای ایران داشتند، نگرانیهای خود را در قالب استدلالهای مبتنی بر فریب غرب در رابطه با انتخاب مدل مذاکرات برجام درخصوص مسائل و مشکلات منطقهای با ایران و فرسایش قدرت ایران در منطقه ابراز داشتند.
با فرض پذیرش صحت احتمالاتی که درخصوص بهکارگیری مدل فرسایش برجام درخصوص مسائل منطقه در تعامل با ایران از سوی غرب وجود داشت، این پیشنهاد قابل طرح بود که در قالب یک طرح پژوهشی، «امکان یا احتمال تعمیم و بهکارگیری مدلفرسایشی برجام از سوی غرب در تعامل با ایران و نقش و تأثیر آن در تحلیل و کاهش قدرت منطقهای ایران و پیامدها و راهکارهای مقابله با آن» بررسی شود.
همزمان با این دغدغه، مؤلف با دریافت پیشنهاد طرح پژوهش از سوی یکی از مؤسسات پژوهشی، به انجام این مهم امیدوارتر شد؛ اما در کشاکشِ اختلافنظرِ مؤلف با مؤسسهی مورد اشاره درخصوص رویکرد و نحوهی پرداختن به موضوع، که بهرغم چندین نوبت رفت و برگشت مطلب میان مؤلف و مؤسسهی مذکور که بر رویکرد خاص سلبی خود نسبت به مذاکرات برجام بهعنوان یک مدل و تعمیم آن به سایر موضوعات اختلافی ایران و غرب ازجمله مسائل و مناقشات منطقهای اصرار داشت، در نهایت تفاهم بر رویکرد مدّنظر مؤلف با مؤسسه عملاً منتفی و قرارداد فیمابین نیز فسخ و مؤسسهی موردنظر در مکاتبهای اعلام کرد:
«پس از سه بار رفت و برگشت متن برای اصلاح و اعمال نظرات داور و مؤسسه، همچنان متن شما نظر داور را تأمین نکرده است. از جمله مهمترین دلایل این نظر عبارتند از:
- گذشت بیش از حد زمان پژوهش
- عدم درک متقابل از موضوع. این کتاب نیازمند مطالبی است که در متن دیده نمیشود.
- متن نوشته شده کاملاً با رویکرد دفاع از برجام نوشته شده است. دفاع از برجام عقیدهی شماست و ما به آن احترام میگذاریم.
- متن کاملاً برعکس مطالب خواسته شده، نوشته شده است. بهعنوان مثال ذیل تیتر «مدل برجام و مسألهی صلح خاورمیانه» در ص 68 آمده است: «اگر کارشکنیهای مخالفان، این اجازه را برای اجرای برجام بدهد، میتوان از تجربهی به دست آمده، در سایر زمینهها نیز بهره برد و طرفین در دیگر مسائل، با هم همکاری یا به راهکارهای مشترک برسند. » این درحالی است که قرار بر این بود که گفته شود آمریکا و غرب میخواهند از برجام و مدل آن درجهت کاهش قدرت منطقهای ایران استفاده کنند و حال آنکه شما میگویید میتوان از این مدل در زمینههای دیگر استفاده کرد.
بنابراین، پروژهی «پسبرجام، چشم به قدرت منطقهای ایران» که به شما واگذار شده بود، از نظر مؤسسهی مطالعات راهبردی … منتفی و از دستور کار خارج شده است. »
به این ترتیب، مؤلف برآن شد که نتیجه و حاصل طرح پژوهشی را در قالب کتاب حاضر منتشر کند که اکنون پیش روی شماست.
محتوای این اثر، با هدف بررسی امکان یا احتمال تعمیم و بهکارگیری مدلفرسایشی برجام از سوی غرب در تعامل با ایران در تحلیل و کاهش قدرت منطقهای ایران و پیامدها و راهکارهای مقابله با آن سازماندهی شده است.
سؤال اصلی اثر آن است که «غرب چگونه سعی دارد الگوی توافق برجام را به دیگر موضوعات در سطح منطقه کشانده و از این طریق، قدرت منطقهای ایران را کاهش دهد؟ »
البته برخی پرسشهای فرعی نیز برای مؤلف مطرح بوده است که عبارت است از:
– کاربست مدلفرسایشی برجام، چه فضایی را برای قدرت منطقهای ایران بهوجود خواهد آورد؟
– پیامدهای کاربست مدلفرسایشی برجام برای قدرت منطقهای ایران چه خواهد بود؟
– ایران چگونه میتواند از تبعات مدلفرسایشی برجام مصون بماند؟
– ایران چگونه میتواند قدرت منطقهای خود را در معادلات کنونی افزایش دهد؟
مؤلف در بررسیهای خود همواره این فرضیه را مدنظر قرار داده است که «؛ کاربست مدل برجام در مذاکرات هستهای با غرب نتایج امیدوارکنندهای به همراه خواهد داشت؛ اما مدلفرسایشی برجام میتواند باعث افول و تحلیل قدرت منطقهای ایران شود. »
محدودهی مکانی پژوهش، منطقهی خاورمیانه؛ بویژه محدودهی سرزمینی کشورهایی است که عمق استراتژیک ایران تعریف شده است. محدودهی زمانی تحقیق نیز فاصلهی زمانی مقطع اجرای توافق برجام تا آیندههایی را که مدل مشابهی از آن باهدف محدودسازی و کاهش قدرت منطقهای ایران استفاده شود، در برمیگیرد.
مؤلف امیدوار است انتشار کتاب به توسعهی ادبیات پژوهشی درخصوص مذاکرات هستهای و توافقنامهی برجام، بهعنوان بزرگترین دستاورد دولت یازدهم، انجامیده و نتایج بررسیها به تحلیل واقعی از آثار و پیامدهای این رویداد در سطوح داخلی، منطقهای و بینالمللی یاری رساند.
[1] Joint Comprehensive Plan of Action
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.